شهید غلامحسین راهواره پس از برگشت از از اولین اعزام به جبهه تغییرات اساسی در نحوه تفکرات و اندیشههای وی به وجود آمد . به لحاظ درسی بسیار پیشرفت داشت. به گفته معلمین و همکلاسیهای او وی از شانسهای پذیرش در رشته پزشکی در دانشگاه بود.زمانی که در سال ۶۵ خود رابرای کنکور سراسری آماده می کرد، به جبهه اعزام ...
ادامه مطلب »آرشیو ماهانه: نوامبر 2017
مختصری بر زندگینامه شهید حسین صادقی
در شبانگاه پانزدهم خرداد ۴۷، در روستای نوقاب گناباد در یک خانواده مذهبی پسری به دنیا آمد که به خاطر همزمانی تولدش با محرم، او را حسین نامیدند.(۱) دوران ابتدایی و راهنمایی خود را در نوقاب گذراند. سپس برای ادامه تحصیل در گناباد سکنی گزید. تا کلاس سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. سپس به خاطر همزمانی با جنگ، درس را ...
ادامه مطلب »مختصری بر زندگینامه شهید حسین ابراهیمی
حسین ابراهیمی – فرزند محمد و صغری- در تاریخ دهم تیر ماه ۱۳۴۰،در روستای سنو ،از توابع شهرستان گناباد ،به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسهی شهید کلاهدوز سنو گذراند و دورهی راهنمایی را در مدرسه شهید کامیاب، در همان روستا تمام کرد. خواندن قرآن را در دوران کودکی و همزمان با تحصیل، با شرکت در کلاسهای آموزشی فرا ...
ادامه مطلب »مختصری بر زندگینامه شهید حسن روشن ضمیر
شهید حسن روشن ضمیر فرزند عابدین و کلثوم، در تاریخ ۱۳۴۹/۱۱/۱۰ ، در روستای زیبد از توابع شهرستان گناباد در خانواده ای مستضعف و زحمتکش دیده به جهان گشود. (۱) قبل از انقلاب به دلیل کمی سن فعالیت چندانی نداشت ؛ اما بعد از انقلاب همراه با خانواده اش در تظاهرات شرکت میکرد و عضو فعال پایگاه شهید چمران بود. ...
ادامه مطلب »مختصری بر زندگینامه شهید حسن رنجکش
شهید حسن رنجکش فرزند ، رجبعلی وفاطمه ، در مهرماه سال ۴۳ ، در روستای زیبد از توابع شهرستان گناباد ، در خانواده ای کشاورز، چشمان زیبایش را به این دنیا گشود. وی فرزند سوم خانواده بود. تا کلاس پنجم ابتدایی تحصیل نمود و سپس با ترک تحصیل در کورههای آجر پزی مند و فردوس مشغول به کار شد. (۱) ...
ادامه مطلب »مختصری بر زندگینامه شهید اسماعیل غلامی
شهید اسماعیل غلامی ،فرزند اسدالله و صغری ، در مهرماه سال یکهزار و سیصد و چهل و نه در شهر کاخک از توابع شهرستان گناباد چشم به جهان گشود . شهید دوران ابتدایی را در دبستان مطهری، راهنمایی را در مدرسه ی علامه و متوسطه را در دبیرستان امیر کبیر (۱) به اتمام رسانده و موفق به اخذ مدرک دیپلم ...
ادامه مطلب »وصيتنامه شهيد محمد علی حدادیان
من طلبنی وجدنی ومن وجدنی عرفنی ومن عرفنی احبنی ومن احبنی عشقنی ومن عشقنی عشقته قتلته ومن قتلته دیته علی ومن علی دیته انادیته! هرکس مرا بخواهد می یابد و هرکس مرا بیابدمی شناسد و هرکس مرا بشناسد دوست می دارد و هرکس مرا دوست بدارد عاشقم می شود و هرکه عاشق من شود عاشقش می شوم و هرکه را ...
ادامه مطلب »وصیتنامه شهید محمدرضا ابراهیمی
از جهت اینکه در همه حال باید حساب امور دنیوی انسان مشخص باشد این چند کلمه را یادداشت می نمایم . وصیتنامه ام در اشکاف کمد آینه می باشد و مواردی که در این نامه می نویسم ، دین الهی و انسانی است که گرچه بعضی شان در آن وصیتنامه هست ولی نسخه صحیح همین می باشد که بدان عمل ...
ادامه مطلب »خاطرات شهید هادی رضایی نسب
راوی پدر شهید موضوع :شما غصه نخور من در سال ۱۳۶۰ میخواستم به حج تمتع بروم. با توجه به اینکه من در بانک کارمی کردم.بانک در صورتی با مرخصی من موافقت میکرد، که یکی را به جای خود بگذارم که مورد اطمینان آنها باشد ،که نتوانستند کسی را پیدا کنند.پسر شهیدم گفت :بابا شما غصه نخور من کار شما را ...
ادامه مطلب »خاطرات شهید هادی قاسمی
راوی: ماه بیگم مقنی:مادر شهید عنوان خاطره :راه کربلا شبی در خواب دیدم که سرو صدای زیادی از بیرون به گوش می رسد با هیجان زیادی در را باز کردم و جمعیتی در حدود دوهزار نفر را مشاهده کردم. پسرم سوار بر اسب سرخرنگی بود و پرچم سه رنگ ایران را در دست داشت و سر بند «یا حسین » ...
ادامه مطلب »