خاطرات شهید محمدحسین نقی زاده (۸)

راوی: مادر شهید

“کودکی که با دیگران فرق میکرد”

مادر شهید نقی زاده می گوید : حسین پسری بود که با بچه های دیگرم فرق می کرد . همیشه تمیز بود و به عفت و حجاب اهمیت می داد . آنقدر برایش مهم بود که از همان کوچکی با وجود اینکه سن کمی داشت همیشه حرص میخورد که چرا موهای خواهر کوچکترش داخل خانه دیده می شود و همیشه تذکر می داد که موهایت را بپوشان . هرچه به او می گفتم که مادر اینجا که داخل خانه است و کسی نیست می گفت : بزرگ هم که شود برایش عادت می شود و همانطور موهایش دیده می شود .

«حساسیت به بدحجابی»

حسین از کوچکی که هنوز زبانش میگرفت و نمیتوانست درست صحبت کند در شهرستان زلزله ای رخ داده بود فرزند کوچکی داشتیم و حسین هم برای من جلوی حیاط بچه را نگه میداشت من هم در منزل بودم و از ترس زلزله بیم داشتم که فرزندانم را در خانه نگه دارم و آنها در بیرون خانه بودند.خانم های بهیار و خارجی حضور داشتند یا از جاهای دیگربه شهرستان جهت کمک به زلزله زدگان آمده بودند در آن زمان خیلی تعجب آور بود که کسی در شهر گناباد بی حجاب باشد.خانه ماهم در مسیر حرکت این افراد بود به هر حال حسین در جلوی درب خانه بود و چشمش به بی حجابی آنان می افتاد و با همان زبان کودکی و با لکنت صدا می زد:مادر بیایید ببینید که موهایشان دیده می شود شهید با توجه به سن کمش متوجه بود و نسبت به اینگونه مسایل بسیارحساس بود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme