دانش آموز شهید عباسعلی عجم نمايش تمام شده بود؛ اما مردم، توي مسجد ميخ شده بودند به زمين. چند تا از پيرمردهاي كم سواد به عباسعلي گفتند:«نمايشِتو ادامه بده! ما ميخوام هنوزم ببينمش.» عجم و گروه نمایشَش کارشان را خیلی خوب انجام داده بودند. **** غافلگير شده بود. راه فراري نداشت. كومولهها هر لحظه نزديك و نزديكتر ميشدند. فكري به ...
ادامه مطلب »