احمد مهويدي – فرزند محمد حسين – در بيست و دوم بهمن ماه سال ۱۳۴۲ ،در شهر شيروان ديده به جهان گشود.دوران كودكيش را به همراه خانوده اش در منزلي اجاره اي با سختي گذراند و سپس وارد مدرسه شد.تحصيلاتش را تا مقطع ديپلم ادامه داد و با وضعيت خوب درسي ،ديپلم خود را در رشته ادبيات و علوم انساني اخذ كرد.رابطه او با معلمانش خوب بود .(۱)
به اهل بيت (ع) ارادت داشت نسبت به حلال و حرام بسيار مقيد بود حق الناس را تا آنجا كه امكان داشت ادا ميكرد.
اوقات فراغتش را ورزش ميكرد و درس ميخواند در كارهاي منزل كمك مينمود اگر خواسته اي داشت و پدرش نميتوانست به خواسته او عمل كند ناراحت نميشد در كار زراعت به پدرش كمك ميكرد تا از او سؤالي نميشد جوابي نميداد شعر ميگفت و خطاطي ميكرد و حتي شعري نيز در مورد حضرت امام (ره)گفته بود .(۲)
پدرش او را به فعاليتهاي سياسي تشويق ميكرد او نيز در تظاهرات شركت مينمود .(۳) در دوران دبيرستان با تفكر انقلابي حضرت امام خميني (ره)آشنا شد .و در آن دوران با روحانيت ارتباط خوبي برقرار كرده بود.
احمد پس از پيروزي انقلاب وارد بسيج شد از همان طريق در سال ۱۳۶۰كه هنوز ۱۸ سال سن داشت به جبهه اعزام شد .با خواست خودش و تقديري كه برايش رقم خورده بود راهي خط مقدم جبهه گرديد.(۴)
سر انجام در دهمين روز ارديبهشت ماه سال ۶۱ در سن ۱۹ سالگي در جنوب خرمشهر بدنش سوخت و به سوي معبود پركشيد .پيكر مطهرش را در گلزار شهداي بهشت قاسم شهرستان گناباد به خاك سپردند.(۵)
شهيد در وصيت نامه خود ميگويد:« اگر هم اكنون در اين انقلاب اسلامي هيچگونه فعاليتي نكنم ،فردا در برابر خداوند و اين شهيدان مسئول ميباشم .به اميد آن روزي كه نه ديگر ظلمي وجود داشته باشد و نه مظلومي و دست پليد زور گويان شرق و غرب و شيطان صفتان را از روي سر مستضعفان و مسلمانان كوتاه نماييم و به ياري ا… حكومت توحيد ا… را در جهان استقرار بخشيم.»(۶)
۱- مهويدي ، محمد حسين ، پرونده سرگذشت پژوهي، ص ۱تا۵
۲- همان، ص ۹
۳- همان، ص ۵
۴- همان ،ص ۱۰
۵- فرم اطلاعات آماري شهيد
۶- گزيده اي از وصيت نامه شهيد بزرگوار