مختصری بر زندگینامه شهید مراد نوری

مراد نوری – فرزند عابدین و صغری- در نوروز ماه سال ۱۳۳۰ در خانواده ای متین با وضعیت اقتصادی مناسب در روستای روشناوند از توابع شهرستان گناباد، به دنیا آمد.

او به مدرسه نرفت و اوقات فراغتش را کارگری می‌کرد و یا کشاورزی می‌نمود.(۱)

نسبت به ائمه‌ی معصومین (ع)بسیار ایمان داشت. به زیارت امام رضا (ع) می‌رفت و قبل از اینکه به سن تکلیف برسد نماز می‌خواند .نماز هایش را همیشه در مسجد می‌خواند . به نماز و مسجد و کار‌های خیر بسیار علاقه مند بود .نسبت به حلال و حرام اموالش بسیار توجه داشت. از غیبت کردن بسیار بدش می‌آمد و به دیگران نیز توصیه می‌کرد و می‌گفت غیبت بدترین چیز است . بیشتر ذکر خدا بر لب داشت(۲) به قرآن و انقلاب علاقه ای وافر داشت و با روحانیون ارتباط خوبی برقرارکرده بود. در دوران انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی‌ها  شرکت می‌کرد. آرزوی شهادت داشت و می‌گفت شهادت در راه دین و قرآن و اسلام افتخار است. رابطه بسیار خوبی با والدین و اطرافیان داشت و از افراد غیر منطقی خیلی بدش می‌آمد و آنها را نصیحت می‌کرد.

او در سن ۲۵ سالگی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج مبارک، یک فرزند دختر به نام فاطمه و دو فرزند پسر به نام اسماعیل و علی می‌باشد.(۳)

در مشکلات و سایر امور به امام زمان(عج) ،متوسل می‌شد. نماز شب می‌خواند. به عشق امام حسین (ع)، از طرف سپاه به جبهه‌های حق علیه باطل رفت. حدود سه ماه در جبهه بود و سر انجام در ۲۹ آبانماه سال ۱۳۶۲، با شرکت در عملیات والفجر ۴ ،در سن ۳۲ سالگی ، در منطقه پنجوین، به شهادت رسید و پس از ۱۲ سال که مفقود الأثر بود، استخوانهایش را برای تشییع آوردند و در گلزار شهدای روستای روشناوند به خاک سپردند.(۴)

راهش پر رهرو باد

۱ . آذرمیر ، فاطمه،سرگذشت پژوهی،ص ۴

۲ . همان، ص ۸

۳ . همان، ص ۶و۷

۴ . همان، ص ۱۰

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme