مختصری بر زندگینامه شهید مرادعلی ذوقی بیلندی

شهید مرادعلی ذوقی – فرزند غلامرضا و حجیه- در تیر ماه ۱۳۴۰ در روستای بیلند از توابع شهرستان گناباد دیده به جهان گشود. در ۶ سالگی به مدت یکسال به فراگیری قرآن پرداخت. وی به دلیل نبود مدرسه در روستا نتوانست درس بخواند اما قبل از دوران سربازی، دوره مقدماتی و تکمیلی را در نهضت سواد آموزی به صورت شبانه گذراند و سواد خواندن و نوشتن آموخت.(۱)

مدتی در کارخانه موزاییک سازی مشغول به کار شده بود. در اوقات فراغت به پدر در امور دامداری و کشاورزی کمک می‌رساند و یا به ورزش فوتبال می‌پرداخت.

وی بسیار متواضع، وقت شناس، و کم‌حرف بود. از بی‌حجابی و بی‌نظمی بدش می‌آمد و از دروغ و تهمت‌ زدن به دیگران ناراحت می‌شد .با مهربانی و عطوفت پدرانه با خانواده‌اش رفتار می‌کرد. استقامت زیادی داشت و در برابر مشکلات به حضرت ابوالفضل (ع) متوسل می‌شد. به دنیا علاقه‌ای نداشت اما در عوض جبهه را بسیار دوست داشت. شهادت را رسیدن به اوج خوشبختی ابدی می‌دانست که نصیب هر کسی نمی‌شود. خدمت سربازی را در زابل، خاش و سپس در قاین به پایان رسانید.(۲)

به خاطر عشق و علاقه به مملکت و ناموس خود، حضور در جبهه را وظیفه خود می‌دانست .

شهید اولین بار در سن ۲۲ سالگی از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام گردید .مسؤلیت وی در جبهه تیربارچی بود و سپس فرماندهی گروهان را بر عهده گرفت.(۳)

وی سرانجام در عملیات کربلای ۵ در شلمچه بر اثر اصابت تیر مستقیم به قلب مجروح و پس از اعزام به تهران در بیمارستان مدرس در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۰۸ دعوت حق را لبیک گفت و به آرزویش رسید. پیکر مطهرش در گلزار شهدای قنبرآباد به خاک سپرده شد.

خاطره از زبان همسر شهید:

پس از شهادت مرادعلی، شبی زهرا، دختر بزرگم، خیلی مریض بود. بسیار ناراحت بودم و گریه می‌کردم و با خود می‌گفتم اگر پدرش بود شاید حال زهرا بهتر می‌بود. خوابیدم. در خواب دیدم که شوهرم دو انار به من داد. می‌خواستم بخورم که گفت: «اول به زهرا بده.» از خواب که بیدار شدم، دیدم زیر بالش زهرا یک انار است.

۱ . کتابی بیلندی،حجیه،سرگذشت پژوهی، ص۳

۲ . همان، ص ۴

۳ . فرم اطلاعات آماری شهید

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme