خاطرات شهید احمد صغیرزاده(۳)

خاطرات شهید احمد صغیرزاده

راوی: فاطمه آذرمهری ،مادر بزرگوار شهید

عنوان خاطره : «امانت»

پسرم با شهید ایرانی خیلی صمیمی بودندو هنگام رفتن به جبهه می امدند خانه ما و بیشتر با هم بودند.سری اخری که شهید ایرانی در منزل ما بودند به این شهید بزرگوار گفتم  «محمد آقا من احمد را به شما می سپارم و او را از شما تحویل می گیرم » زمان گذشت   و این دو نفر با هم به جبهه رفتند . احمد در جبهه  به شهادت می رسه و شهید ایرانی او را به عقب می اورد و در زمان برگشت از جبهه شهید  ایرانی رو به من کردند و گفتند : این امانتی که به من شپردید را تحویلتان دادم و عذرخواهم که نتوانستم احمد را سالم برگردانم.

منبع: اسناد بنیاد شهید شهرستان گناباد

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme