خاطرات شهید احمد صغیرزاده(۵)

خاطرات شهید احمد صغیرزاده

راوی: فاطمه آذرمهری ،مادر بزرگوار شهید

عنوان خاطره : «کار کردن عبادت است»

پسرم با شهید نقوی بدون اینکه ما متوجه بشویم به کارگری می رفتند. صبح زود از خانه بیرون می رفتند گفتم ،شما کجا می روید؟ که هر روز اینقدر زود بیرون می روید ؟گفت :«لابد یک کاری داریم که می رویم بیرون» بعد ها متوجه شدم که دوتایشان به سر کوره اجرپزی می رفتند و به ما چیزی نمی گفتند،به پسرم گفتم :«چرا این کاررا میکنی ؟ هر کسی بفهمد به ما می خندد که پدرش وضعشان خوب هست و میرود کارگری می کند» احمد در جوابم گفت«نه مادرجان ،این حرفها را نزنید .کارکردن که عیب نیست ، کارکردن عبادت است.

منبع :اسناد بنیاد شهید شهرستان گناباد

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme