خاطرات شهید احمد صغیرزاده(۴)

خاطرات شهید احمد صغیرزاده

راوی: فاطمه آذرمهری ،مادر بزرگوار شهید

عنوان خاطره : «خبر شهادت »

پسرم احمد شهید شده بود ،شبی که محمد ایرانی شهید شده بود،من خواب دیدم که فرزندم احمد در خانه ما نشسته و لباس سیاه پوشیده و گریه می کند .علت گریه را که پرسیدم گفت:مگر شما نمی دانید که بهترین دوست من (منظور محمد ایرانی ) شهید شده ؟ یک روز بعد برادر شهید ایرانی به منزل ما تلفن زدند و گفتند : نگران نباشید که احمد رفته! اگر احمد رفت ،محمد نیز پشت سر او رفت .

منبع :اسناد بنیاد شهید شهرستان گناباد

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme