در تاریخ دهم خرداد ۱۳۴۸ در بیمرغ از توابع گناباد ، کودکی از دنیای عدم پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش ، شیراله و مادرش زهرا، نام نیکوی محمد رضا را بر وی نهادند. خانوادهاش متدین ، دامدار و مستضعف بودند.(۱) در هنگام زلزله کاخک، در بیمرغ کنار امامزاده، چادر داشتند و در چادر زندگی میکردند. پس از آن به روستای اروک مهاجرت کردند و در آنجا خانه ساختند و ساکن شدند.(۲)
محمد رضا دوران ابتدایی را در مدرسه میرزا کوچک خان در اروک، راهنمایی را در مدرسه امام رضا(ع) در بیمرغ و دوران دبیرستان را در هنرستان شهید عباسپور گذراند .وی از هوش سرشاری برخوردار بود و همواره شاگردی ممتاز بود. در دبیرستان در بین ۶۰۰ نفر دانش آموز، اول شد. همیشه از طرف مدرسه مورد تشویق قرار میگرفت. از مدرسه که بر میگشت، در کارهای کشاورزی و دامداری کمک پدر مینمود و با تراکتور زمینهای دیگران را شخم میزد.(۳)
محمد رضا به همه کمک میکرد، به همین خاطر همه اهل روستا او را دوست داشتند و وقتی به جبهه رفته بود ،برای سلامتیاش گوساله ای نذر کرده بودند که در امامزاده ی بیمرغ قربانی کنند.(۴) در برابر مشکلات بر خدا توکل میکرد، از غیبت کردن پرهیز میکرد و به دیگران نیز توصیه میکرد که غیبت نکنند و کسی را از خود نرنجاند به قولی که میداد عمل میکرد. شجاع و نترس و مسئولیت پذیر بود.
از کودکی به ائمه ی معصومین علاقه داشت و از پدر و مادر میخواست برایش داستانهای ائمه را تعریف کنند. به نماز و روزه اش خیلی اهمیت میداد. در مدرسه قرآن میخواند و به دیگران نیز میآموخت. در ایام محرم ،در عزاداری سالار شهیدان امام حسین(ع)، به هر شکلی شرکت میجست و اگر در روستای اروک مراسمی برگزار نمیشد ،خود را به روستای بیمرغ میرساند تا در مراسم و مجالس مذهبی و دینی شرکت کند.
محمد رضا با شروع جنگ تحمیلی ،فرمان امام(ره) را لبیک گفت و اولین بار در سن ۱۸ سالگی عازم جبهههای حق علیه باطل گردید . در جبهه در لشکر ویژه شهدا ، در گردان بقیةالله عضو تسلیحات گردان بود . وی در جزیره مجنون مشغول خدمت بود .
سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۰۴/۲۲ در جزیره مجنون ، به همراه یکی از همرزمان برای بردن مهمات که به صورت پیاده به محل کمین همرزمان و سنگرهای نگهبانی اعزام شده بود بر اثر انفجار ، خمپاره ، هر دو به شهادت میرسند و در زیر خاک مدفون میشوند. پیکر مطهرش و پلاکش پس از سه ماه مفقودیت، پیدا و پس از تشییع در بیمرغ گناباد، به خاک سپرده شد . (۵)
توصیه شهید:
در همه حال خدا را به یاد داشته باشید و نماز را اول وقت بخوانید و برای من نماز شب به جای آوردید و خواهرانم نیز حجاب خود را رعایت کنند .(۶)
۱ . خصلتی ، شیراله ، سرگذشت پژوهی، ص۴
۲ . جهانگیر ، زهرا ، سرگذشت پژوهی، ص۲
۳ . همان ، ص ۵
۴ . همان ، ص ۳
۵ . جوانبخت ،رضا ، سرگذشت پژوهی، ص ۴-۵
۶ . جهانگیر ، زهرا ، سرگذشت پژوهی، ص۱۰