بسم الله الرحمن الرحيم
متن وصيتنامه شهيد كلوخ حسين مزاريان
((الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولٰئِكَ هُمُ الفائِزونَ(سوره مبارکه توبة آیه ۲۰)آنانكه ايمان آوردند و از وطن هجرت گزيدند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد كردند آنها را نزد خدا مقامي بلند است. و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند. ))
اگر دین محمد جز با کشتن من استوار نمی گردد، پس ای شمشیرها مرا در آغوش بگیرید.
انا لله و انا اليه راجعون- بدرستي كه همه از او هستيم و بازگشت همه به سوي اوست.
اينكه شما ها را بخاطر خدا و رسول خدا ترك ميكنم و عازم جبهه جنگ عليه كفار هستم، بدانيد كه قلبم با شما خواهد بود. سپاس خداي را كه در زمان مردي از تبار هابيليان و از دودمان حسين(ع) زندگي كردم و از رهنمودهايش شهادت را يافتم. بنام او كه همه چيزم از اوست. بنام او كه زندگيم در جهت اوست بنام او كه زنده به اويم، بنام او كه از اويم ، زندگيم به خاطر اوست بودنم از اوست رفتنم به اوست، يادم اوست معشوق و معبود و مقصودم اوست مراد و اميدم اوست، احساس ميكنم با قلبم با ذره ذره وجودم با تمام سلولهايم احساس ميكنم اما بيانش نتوانم كرد. در همه حال به يادت هستم پس به يادم باش كه بي تو هيچ و پوچ خواهم بود. خدايا اينك كه زندهام من مرگ باعزت را به زندگي ذلت بار ترجيح ميدهم .
شما مادر عزيزم كه بعد از خداي مهربانترين و عزيزترين موجودها نزد من هستيد. بدانكه اولينانگيزهاي كه باعث شد اين راه رابرگزينم، فقط در راهخدا و «تقبل منا» و پاسداري از اسلام و قرآن و مسئوليت مسلمان بود. اينك ميروم تا به نداي هل من ناصر ينصرني سيد شهيدان و سرور آزادگان لبيك گويم. اگر در اين راه شهادت نصيبم شد، شما اي مادرم مبادا از خود افسردگي و ناراحتي نشان دهي. زيرا مطمناً باعث عذاب روحم خواهي شد. بر من گريه مكن برايم سياه بر تن مپوشان كه با اين كار روح مرا عذاب مي دهي و شما بجاي گريه افتخار كنيد كه در اينكار و در اين راه جان به كف نهادم. و مادر عزيز مي دانم كه از من راضي نيستي ولي خدا مي داند كه عاشقانه را هم را انتخاب كردم و اين مي تواند براي شما افتخاري بزرگ باشد و شما برادر، علي جان سلام گرم برادر كوچكت را از اين ديار دور بپذير و اگر چنانچه برادر خوبي برايت نبودم اميدوارم مرا عفو كني. و تو همسرم اگر كه مدتي كه با هم ازدواج كرديم لحظهاي بود و گذشت ولي آن لحظه را هيچ وقت فراموش نميكنم از زحماتي كه برايم كشيدهاي و از راهي كه مرا تشويق كرده اي قدرداني ميكنم، كه اين راه سعادت من است. و تنها سؤالي كه برايت پاسخ نگفتهام اين است بعد از من همسرم هرگز سياه نپوش و ماتم نگير، مبادا لحظهاي شادي از لبت رخت بربندد كه من از شادي تو شادم و از غمت سخت نگرانم شاد زندگي كن و توشه براي آخرت برگير نمازت را به پاي دار و براي رهبر عزيز دعا كن تا سايهاش از سراين مردم زجر كشيده كوتاه نگردد. آمين يا رب العالمين
پس به تو مي گويم يعني به خود اي نفس مطمئن و دل آرام امروز به حضور پروردگارت بازآي كه تو خشنود به نعمتهاي ابدي او و او راضي از اعمال نيك توست ، بازآي و در صف بندگان خاص من درآي و در بهشت من جاودانه شو .
آخرين وصيتي كه به شما عزيزان دارم اين است كه جنازه مرا به شهر خودمان كاخك بفرستيد و از آنان خواهانم مرا پهلوي قبر پدرم به خاك بسپاريد. در نبودم هيچ نگراني از خود نشان ندهيد كه باعث خشنودي جيره خواران آمريكايي گردد. بر سنگ قبرم كلمه ناكام ننويسيد زيرا دراين راه من به كام خود رسيدم و چند نكته مهم كه بايد براي شما بگويم ۵۰ روز ، روزه با ۸ ماه نماز قرض دارم از شما تمنا دارم به هر صورت وبه هر نحوه كه بشود آن را برايم انجام دهيد .قبلاً از لطف شما متشكرم .
خداحافظ
حسين مزاريان
منبع :
کتاب وصیت یاران
وصیت نامه و توصیه نامه شهیدان شهرستان گناباد
گردآوری:
پژوهش و ارتباطات فرهنگی
بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان گناباد