وصيتنامه دانش آموز شهيد حسن روشن ضمير

متن وصيتنامه دانش آموز شهيد حسن روشن ضمير

به‌ نام‌ هستي‌ بخش‌:

شب‌ هنگام‌ در پس‌ غروبي‌ است‌ كه‌ پس‌ از طي‌ مسافت‌ طولاني‌ به‌ مقصدي مقصود رسيدم‌، نمي‌دانم‌ شايد اين‌ از آخرين‌ نوشته‌ هائي‌ باشد كه‌ بر روي‌ كاغذ نگاشته‌ مي‌شود و به‌ قولي‌ وصيت‌ نامه‌ باشد:

در اولين‌سخنم‌ مي‌گويم‌ كه‌ جبهه‌ دانشگاه‌ انسان‌سازي‌ است‌، پس‌ با پاي‌ گذاشتن‌ در اين‌ مكان‌ مقدس‌ و همچنين‌ با همت‌ و ايماني‌كه‌ در قلب‌ داريد خودسازي‌ را شروع‌كنيد اگرساخته‌ نيستيد ساخته‌ شويد و اگرساخته‌ايد، ساخته‌ترگرديد. زيراكه‌ هر چه‌ پرهيزگارتر باشيد باز نيزكم‌ است‌ و هر چه‌ بيشتر باشد به‌ خدا نزديكتريد و با اين‌ توضيحات‌ شايد هدف‌ اوليه‌ مرا از آمدن‌ به‌ جبهه‌ درك‌ نمائيد و يا اگر درك‌ ننمائيد. كه‌ اين‌گونه‌ نيست‌ مسئله‌اي‌ نخواهد بود. زيرا مسئله‌ آن‌ است‌ كه‌ در قلب‌ انسان‌ چه‌ مي‌گذرد.  و شما اي‌ پدر و مادرگراميم‌، اي‌ اسطوره‌هاي‌ صبر و مقاومت‌ در عدم‌ وجود من‌ هرگز گريه‌ و زاري‌ نكنيد. مي‌ دانم‌ كه‌ از دست‌ دادن‌ يك‌ فرزند برايتان‌ سخت‌ مي‌ باشد، اما نكندكه‌ خداي‌ نكرده‌ براي‌ من‌گريه‌ كنيد. اگرمي‌خواهيدكه‌ روح‌ مرا خوشنود سازيد و يا به‌ قرآن‌ عمل‌ كرده‌ باشيد صبرواستقامت‌ را پيشه‌ خود سازيد مي‌دانم‌ كه‌ برايتان‌ فرزندي‌ خوب‌ نبوده‌ و آزارواذيتتان‌ كرده‌ام‌.اما با اين‌ وجود مهر من‌ از دلتان‌ بيرون‌ نرفته‌ زيرا شما پدر و مادري‌ صبور هستيد.كه‌ نمي‌توانم‌ خوبي‌هاي‌ شما را در مورد خودم‌ وصف‌كنم‌ و بر اين‌ برگ‌ كوچك‌ بنگارم‌ ولي‌ با همه‌ اينها درآخرين‌ لحظات‌ زندگي‌ دنيوي‌ از شما پدر و مادر عزيزم‌ مي‌خواهم‌كه‌ اگر بدي‌ از من ديده‌ايد به‌ لطف‌ و كرم‌ خودتان‌ ببخشيد زيرا اگر از من‌ ناراضي‌ باشيد. مانندآن‌ است‌ كه‌ حقي‌ بزرگ‌ را در دنيا ادا نكرده‌ام‌ و نيز از برادران‌ وخواهران‌ همين‌طور و نيزدر مقابل‌ بچه‌هاي‌ خواهرم‌ اگر برآنها ظلمي‌كرده‌ام‌، مرا به‌ بزرگي‌ خودشان‌ ببخشند زيرا ممكن‌ است‌ وقت‌ براي‌ قصاص‌كردن‌ نباشد و راهي‌ طولاني‌ و پرپيچ‌ وخم‌ درپيش‌ باشد و اميدوارم‌ كه‌ اگر به‌ دوستانم‌ نيز آزار و اذيتي‌ رسانده‌ام‌ مرا ببخشند و نيز تمامي‌ اهالي‌ روستايمان‌ و هركه‌ اين‌ وصيت‌ نامه‌ را مي‌ خواند و يا از زبان‌ خواننده‌ آن‌ را مي‌شنود. ممكن‌ است‌ در طول‌ زندگي‌ نمازها و يا روزه‌هائي‌ از من‌ قضا شده‌ باشد و از پدرومادرم‌ مي‌خواهم‌ كه‌ به‌ همان‌ رسم‌ و رسومي‌كه‌ در بين‌ مردم‌ وجود دارد، برايم‌ برگزاركنند. زيرا در قيامت‌ از اولين‌ چيزي‌ كه‌ سؤال‌ مي‌شود نمازاست‌. به‌ هرحال‌ ديگر چيزي‌ ندارم‌ كه‌ بر روي‌ كاغذ بنويسم‌ و در پايان‌ از همه‌كس‌ و هر كس‌كه‌ حقي‌ برگردن‌ من‌ دارد طلب‌ حلاليت‌ مي‌نمايم‌ و در آخربا درود و سلام‌ بر امام‌ زمان‌(عج‌)و نائب‌ بر حقش‌ امام‌ خميني‌ و با سلام‌ برشهيدان‌ راه‌ حق‌ وعدالت‌.

کوله‌ پشتي‌ام‌ را بردوش‌ مي‌گيرم‌ و عازم‌ سفر مي‌شوم‌. والسلام‌

حسن روشن ضمير

منبع :

کتاب وصیت یاران

وصیت نامه و توصیه نامه شهیدان شهرستان گناباد

گردآوری:

پژوهش و ارتباطات فرهنگی

بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان گناباد

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme