متن وصيتنامه دانش آموز و بسیجی شهيد احمد صغیر زاده
من به عنوان يك دانشآموز و يك برادر كوچك از برادرانم ميخواهم كه درس بخوانند زيرا كه چرخ اين انقلاب در آينده بدست شماست هم اكنون معلمان نقش رهبر را دارند و جامعه را به سوي الله روانه ميسازند.
(بسم الله الرحمن الرحيم)
و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتأ بل احیاء عند ربهم یرزقون و بعد:فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراعظیما.
(وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ )آیه۴۶۳ سوره آل عمران
ترجمه آیه : و مپندارید آن کسانی را که کشته شده اند در راه خدا مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
(فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما)(سوره نساء آیه ۹۵)
خداوند مجاهدان را بر کسانی که جهاد نمی کنند برتری بزرگی داده است.
با درود و سلام، به پيشگاه ولي عصر (امام زمانعج) نجات دهنده محرومين و مظلومين كسي كه چشمها به دنبالش است و قلبها در پيش و مغزها در فكرش و كسيكه بدنها از دميدن روحش ناله ميكند. او كسي است كه عاشقانش قلب خود را صحرا ميكنند و چشماي خود را دريا و شب و روز گريه ميكنند تا شايد او را براي چند لحظه ملاقات كنند وسلام بر نايب برحقش مردي كه در تمام تاريكيها روشن ماند و ما در سكوت و خاموشي فرو رفته بوديم ولي او در تحرك بود و در زمانيكه نفس ما بر ما چيره گشته بود او نفسش را زير لگام له كرده بود و در زماني كه قلبمان را سياهي هاپر كرده بود قلب او مركز تمامي انوار الهي بود.
آري او راه حسين را ادامه ميداد چنانكه حسين (ع) ظلم و زندگي با خواري را نپذيرفت او هم قيام ميكند همچون حسين (ع) و با همكاري مردم به پشتيباني خداوند انقلاب را بثمر ميرساند هزاروچهارصد سال بود كه خون در رگ اهل قبله فسرده شده بود و بدنها پژمرده بود اما با قيام خدايي خون در رگها بجوش ميايد و طلسم بدنها شكسته ميشود آري در واقع روح قرآن زنده شد و دشمنان اسلام از پيروان قرآن چوبهاي بدي خورده بودند. اينجا كه بفكر توطئه عليه انقلاب برآمدند و با ترور شخصيتها و به شهادت رساندن شخصيتهاي مملكت نتوانستند كاري از پيش ببرند اينجا بود كه صدام را عليه اين ياوران قرآن شوراندند و به اين ترتيب جنگي عليه ما تحميل كردند، ما اكنون دچار دو جنگ هستيم يكي جنگ سياسي و به اصطلاح تبليغاتي و يكي هم همين جنگ نظامي و با دو عده در جنگيم اول منافقين داخلي و عده ديگر استكبار جهاني است كه صدام هم نوچه همانها است. خوب ما ميتوانيم اين دو جنگ را فعلا يكي كنيم و بقول شهيد رجائي ما سرنوشت جنگ را در ميدان جنگ تعيين ميكنيم، پس فعلا همه بايد به آيه قرآن گوش فرا دهيم و در مقابل دشمن سلاح و نيروهاي ماهر فراهم سازيم و به جبهههاي جنوب و غرب كشور برويم و كشور را از تجاوز خارج كنيم تا مسئولين ما بهتر بتواند با صحبت هايشان پشت استكبار را به لرزه اندازند، اگر امروز امام ميگويد آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند به ياري خدا و نيروي همين مردم و رزمندگان می گوید اگر آيت الله رفسنجاني ميگويد ما تنگه هرمز را ميبنديم با اتكا به همين رزمندگان ميگويد، پس جبههها را پر كنيد تا در مقابل عمليات نظامي عمليات سياسي هم باشد و گفتيم كه ما با دو عده در جنگيم پس آگاه باشيد كه اين دو يكي هستند و هدف منافقان همان هدف استكبار است و هدف هر دو براندازی انقلاب و سركوب كردن قرآن و اسلام است پس آگاه باشيد كه امروز منافقان در تمام جاها خود را جا زدهاند و درصدد اين هستند كه از آب گل آلود ماهي بگيرند و ميخواهند فكر شما را عوض كنند و راهتان را که حسين است عوض نمايند امروز جوانان شما در جبههها به شهادت ميرسند، خون ميدهند و آنها نيز ميخواهند با توطئه دلهاي شما را سرد كنند، تا دلهاي شما را اضطراب فراگيرد و پشت جبهه را به هم بزنند يا با تفرقه ميان ما باعث درگيري داخلي شوند و ما را از فرمان باز دارند
امروز هدف ما نشر اسلام است و از بين بردن صدام، با اين كار ما از اينها فراموش ميكنيم و با هم به درگيري ميافتيم در حالي كه قرآن ميفرمايد مومنان بايد با برادر مومن شان مهربان باشند و با كفار و دشمنان با خشم رفتار نمايند هنوز واقعه بني صدر را بخاطر دارم كه چگونه بين ما تفرقه افتاده بود و چگونه بعضي از جمله خودم در اشتباه بوديم، دشمن فقط با تفرقه ميتواند پشت مسلمانان را به خاك برساند به هر حال بدانيد كه شهادت مرگ دلخواهي است كه انسان آزادانه و به دست خويش به ميدان قتلگاه خويش ميرود و در راه هدفش شاهدي ميشود به زمانه سياه خود، شهيد شمعي است كه ميسوزد و با سوختن خودش فضاي اطراف را روشن ميكند تا ديگران در تاريكي نباشند و جامعه بدون شهيد مانند درخت بدون ريشه است كه بلاخره ميخشكد.
آري شهيد خون تازه در رگ و پيوند جامعه ميبخشد چنانكه حسين ابن علي (ع) آزادانه شمشير را بدست ميگيرد و وارد قتلگاه ميشود و ميداند كه با هفتاد و دو تن ديگر در روز عاشورا به شهادت ميرسد ليكن شهادت خود را تكليف ميداند كه نسلهاي بعد بايد از او درس عبرت بگيرند و با اين كار خود مرگ سرخي را عليه حكومت سياه داشت حسين به نسل دوم پيامبر اكرم خون تازه بخشيد و هنوز هم كه هست خونش ميجهد و اكنون پس از هزاروچهارصد سال واقعه عاشورا زنده مانده پس از شهادتم بيم نداشته باشيد و از شهادت فرزندانتان نهراسيد زيرا كه امروز آنها پيرو حسين هستند و اينها امانتند در دست شما پس آنها را در راه خدا بدهيد نه در راه باطل، وهركس بايد بميرد پس چه خوب است که مرگ با افتخار داشته باشد نه مرگ با ذلت و خواري، پس فرزندانتان را روانه كربلاي حسين نمايید. و نيز حال كه كشور ما در محاصره اقتصادي قرار دارد كمتر اسراف كنيد و به همان وسايل كم و خراب اكتفا نمائيد و صف نكشيد چون كار منافقان را انجام دادهايد و ما بايد از مسئولين كشور درس بگيريم كه با چه وضعي زندگي ميكنند، چه بگويم منافقان ميخواهند با تشكيل صف و توطئه آرامش را تبديل به هرج و مرج نمايند و خود از اين استفاده كرده و انقلاب را از بين ببرند.
بلاخره شما هر كاري كه ميكنيد بايد به فكر انقلاب باشید . يعني شهادت من هم كه به جبهه آمدم بخاطر اسلام و همين انقلاب و رهبر خواهد بود امروز خون دادن در راه انقلاب يعني شهادت در روز عاشورا و امروز جنگيدن با صدام يعني جنگيدن با سردار قادسيه و امروز فعاليت براي انقلاب يعني فعاليتي كه پيامبر صدر اسلام ميكرد تا اسلام را نشر دهد امروز بايد انقلاب را به كشورهاي خارج صادر كنيم تا ايمانمان كامل شود، اسلام نبايد در يك محدوده خاص باشد بلكه متعلق به همه است و بايد گسترش يابد. همچنانكه ما آزاده هستيم و آزاد زندگي ميكنيم كسي در دورترين نقاط اين عالم نباشد كه در زير ظلم باشد و ستمكش باشد و نيز مسئله ديگر اعتياد است، برادران اين طرح اعتياد از زمانهاي پيش و بدست همين استكبار بوده كه ميخواستند مردم را سربند اين گونه چيزها بكنند تا از فكر كردن و سياست بدور باشند پس اين مسئله بايد حل شود و سيگار خود نوعي از آن است و امام ميگويد جايز نيست كه كسي بعد از انقلاب سيگاري شود و خود نيز از لحاظ جاني و بهداشت براي انسان مضر است.
من به عنوان يك دانشآموز و يك برادر كوچك از برادرانم ميخواهم كه درس بخوانند زيرا كه چرخ انقلاب در آينده به دست شماست چرا كه خيلي شده كه يكي از مسئولين به علت زيادي تجربه و دانش به كاري گماشته شده و بعد منافق درآمده، پس اگر دوام انقلاب را مي خواهيد درس بخوانيد تا علاوه بر بيرون كردن اين عناصر از لحاظ اقتصاد كشور را به خودكفائي برسانيد من حال كه در جبهه مقداري ساخته شدهام پشيمانم كه چرا درس نميخواندم اميدوارم كه خداوند مرا ببخشد و همچنين كه پيامبر ميگويد هركس به كسي يك كلمه بياموزد او را بنده خود ساخته، پس در برابر معلمين متواضع باشيد و با آنها بدرفتاري ننمائيد كه بداخلاقي با پيامبر كردهايد زيرا كه هم اكنون معلمان نقش رهبر را دارند و جامعه را به سوي الله روانه ميسازند و تو اي معلم ميدانم گلويت به درد آمده از اينكه گفتهاي و تكرار كردهاي ولي سعي كن آنچه را ميداني به اينها بياموز كه اينها سربازان امام زمان خواهند بود و بايد مقدمه را براي ظهور آن حضرت آماده سازند و تو اي روحاني كه پيوندت بايد با تمام اقشار بماند چونكه شما هم بايد اين را به اينها بفهمانيد و هم سياست را ،امروز دين و سياست با هم پیوند خورده اند و مردم مبارز مواظب باشید که استکبار سعی می کند که دین وسیاست ما را از هم جدا كند يعني اتحاد روحاني را با تمام اقشار از بين ببرد و تو اي كشاورز اگر هر چقدر گندم ميكاري مقداري را اضافهتر بكار و زحمت بيشتر بكش تا واردات مان كم شود و تواي تحصيل كرده تو اي عالم، شب تا به صبح كمتر بخواب و بيشتر به فكر اختراع وسايل باش تا با ايجاد صنايع سنگين يا ما در، خود كشور را بر پايههاي خودش استقرار نمائيم و تو اي خواهر با حجابت مشت محكمي بر دهان ابرقدرتهاي خواهي زد زيرا بيحجابي است كه ويران كنند ايمان و به فساد كشيدن جامعه است تو همچون زينب با حجاب باش تا نسلهاي آينده از شما درس عبرت بگيرند و جامعه را از لجنزار به سوي بهشت سوق دهيد.
خوب حال نوبت به شما مادر و پدرم ميرسد من هم اكنون كه نامه را مينويسم حدودچهار و نیم ماه است كه شما را نديدهام دلم براي شما تنگ است به شما قول داده بودم كه زود برگردم ولي خدا شاهد است كه نتوانستم اسلام را بيياور بگذارم و برگردم انسان موقعي كه ميخواهد در راه خدا جهاد كند بايد روي تمامي ماديات پا گذارد و از پدر و مادر و فرزندان دل بركند تا بتواند در راه خدا جهاد نمايد و باري هم كه برگه ترخيصي در دستمان بود و ميخواستيم سوار اتوبوس شويم پيام از نماينده امام آمد كه دوباره ما راجمع كردند و گفتند شما آزاديد ولي امام گفت بمانيد كه ما مورد امتحان الهي قرار گرفته بوديم و نتوانستيم بيايم و بلاخره شما مرا بزرگ كردهايد و به گردن من حق داريد و من هم چنانكه بايد و شايد نتوانستم پاسخ گوي آن باشم و حال اميدوارم كه مرا ببخشيد تا رستگار شوم و شما اي خواهرانم همچون زينب راه مرا ادامه دهيد و انشاءالله در آينده كه فرزند داشته باشيد اميدوارم كه آنها را طوري تربيت نمائيد كه همانطور كه قاسم ابن حسن تربيت شده بود و تو اي برادرم همينكه به سن بلوغ رسيدي راه علياكبر حسين (ع) رادر پيش بگير و شما اي مردم، پدران، برادران، و خواهران و مادران در نمازهايتان از دعا به جان امام فراموش نكنيد زيرا او به گردن ما حق زيادي دارد و در پايان امت حزب الله گناباد من در گناباد بدنيا آمدهام و بزرگ شدهام اگر به كسي ظلمي روا داشته يا حقي برگردنم دارد اميدوارم مرا ببخشيد تا مقامم در آن دنيا بالاتر باشد تا بتوان بهتر از عهده اين بخشش شما برآيم و در پايان من ماه رمضان را چهار روز روزه گرفتم و بعد به جبهه اعزام شدم و از شما ميخواهم از حقوق كه از بسيج به من ميدهند آن را بانجام رسانيد تا روزه بگيرند. و بقيه اگر ماند رد مظالم يا هر چه صلاح دانستيد بدهيد. و اگر خواستيد در حق من آقائي كرده باشيد مقدراي از خودتان را براي جبهه بدهيد.
باميد عفو بخشش همگي – خدانگهدار. سلام شما را به اباعبدالله ميرسانم وعده ما به قيامت ضمناً اگر غلط دارد ببخشيد چونكه وقت زيادي نداشتيم
احمد صغيرزاده
منبع :
کتاب وصیت یاران
وصیت نامه و توصیه نامه شهیدان شهرستان گناباد
گردآوری:
پژوهش و ارتباطات فرهنگی
بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان گناباد