خاطره از شهید مجید نمازی

از همرزمانش شنیدیم که در کربلای ۴ مجید از ناحیه سر و بدنش ترکش خورده بود. صبح بود، لباسهایش خیس بود و از داخل آب بیرون می‌آمد ، دکتر آمد که او را معالجه کند ، مجید گفت: اجازه بدهید نماز صبح را بخوانم بعد معالجه کنید. نمازش را خواند و بعد دکتر به معالجه وی پرداخت.

راوی: مادر شهید

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme