خاطرات شهید غلامحسین یعقوبی(۵)

راوی مادر شهید

چه خاطرات خاصی از کودکی شهید دارید؟ غلامحسین کودکی بود زیرک باهوش و از همان دوران کودکی اکثر اوقات را به همکاری در کارهای کشاورزی می‌گذراند و ازهر فرصتی برای کمک به ما استفاده می‌کرد.

دوران نوجوانی رابطه شهید با معلمین و اولیاء مدرسه چگونه بود؟رابطه با معلمان خوب و دوستانه بود وباهمکلاسی هایش مهربان بود. چون در خانواده مستضعف زندگی می‌کرد،ازامکانات تلویزیون برخوردار نبودیم و اوقات فراغتش را به کمک به پدرش در کارهای کشاورزی مشغول بود.با اینکه خیلی نوجوان بود اما دراکثرمراسم مذهبی شرکت می کرد .از طرفی برای هزینه تحصیل در تابستان ها در کوره های آجرپزی و در کار لایروبی قنات کار می کرد، تا وضعیت تحصیلی اش رو به راه باشد. رابطه حسنه با همه داشت .از طرفی با افراد خلافکارمخالف اسلام دشمنی می کرد. اگر گاهی اتفاق بدی  می افتاد مثلا از دست کسی ناراحت می شد. محل را ترک می کرد تا رفع عصبانیت شود.اصل کار کشاورزی خانواده به علت پیری پدر به عهده او و برادر شهیدش بود. بعد از شهادت برادر سربازش تمام کارهای دنیا  را به امان خدا گذاشت و همه چیز را رها کرد و راهی جبهه های نور علیه ظلمت شد.نظر به اینکه تمام فکرشهید ایجاد امنیت در کشور طرفداری از قوانین اسلامی و پیروی از خط امام بود .می دانست که کشور در موقعیتی حساس است و به هیچ چیزدیگری غیر از رفتن به جبهه فکرنمی‌کرد. تا جایی که جان خود را در این راه نثار کرد و به لقاء الله پیوست و با خون خود قسمتی ازاستقلال تمامیت ارضی مملکت را حفظ کند.

در خصوص علاقه شهید به اهل بیت توضیح دهید ؟فردی بود مسلمان پیرو خط امام ،ارادتش به اهل بیت به اندازه  ای بود که در مراسم محرم تا صبح نمی خوابید و در کارهای آشپزی هیئت شرکت می‌کرد تا این  مراسم به بهترین وجه برگزار شود. درمراسم زنجیر زنی و سایر فعالیت‌های محرم شرکت فعال داشت . با این که در سن کم به شهادت رسید .اما صداقت اخلاص تواضع و فروتنی در وجود او کاملا مشهود بود.

به گفته  خواهر شهید کمی پول از صاحب مغازه قرض گرفته بود ،که هنگامی که در جبهه بود نامه فرستاد و گفت این پول را حتما به ایشان برگردانید که شاید من شهید شوم و نتوانم دین خودم را به ایشان بپردازم. ساده زیستی و اخلاق خوب و صله رحم از مشخصات بارز فرزند شهیدم بود.