خاطرات دانشآموز شهید شهرام جاوید عربشاهی
دانشآموز شهید شهرام جاوید عربشاهی ماتِ تلويزيون شده بوديم. فيلم شهيد فهميده، چشم هر دويمان را به اشك نشانده بود. غرق فیلم بودم که يك دفعه گفت:« مامان! تو دلت ميخواد من شهيد فهميده بشَم.» خنديدم؛ گفتم:« تو كجا، شهيد فهميده كجا؟ تو هنوز كوچیكي پسرم!» گفت:« خوب، شهيد فهميده هم كوچيك بود.» اما نه، بعد فهميدم، بزرگ شده؛ وقتي ...
ادامه مطلب »