خاطرات دانش آموز شهید سید حسین اكرامی
دانش آموز شهید سید حسین اكرامی گفتم: معذرت ميخوام. از بچههاي پايگاهم. ما داريم در مورد شهدا و زندگينامهشون تحقیق ميكنيم. اجازه ميدين سؤالاتي از خدمتون داشته باشم. حالت عجيبي بهِش دست داد، در پسِ چهرهي متبسِّمَش، طوفاني از غم و اندوه. «خواهش ميكنم، بفرمايين!» «ميتونين بگين وقتي سيد حسين شهيد شد، چند سالش بود ؟» پونزده، شونزده سال. ميگَن ...
ادامه مطلب »